نمیدونم از کجا باید شروع کنم ، از موقعی که اومدم مشهد دارم دیووونه میشم ،
دونه دونه اشک هام گواه از دل زار و بیقراریه که مثل دونه های تسبیح التماست
میکنن ، چون میدونن دل های شکسته رو خریداری!
سلام آقای خوبم ...سلام ای مهربان ، سلام ارباب باوفا،قلبم از حرفای ناگفته پره ....
میدونم که بند بند وجودم رو گناه و خود پرستی و پیروی از نفس در مردابی از لجن به
آغوش گرفته ...میدونم خیلی کثیفم ، حتی آنقدر که هنوز متعجب از اینم که چطور منو تو
حرمت راه دادی ؟منی که خیلی بی سر و پام ، دیگه زیر بار گناه دارم از بین میروم ..
آقا جون به اون گنبد طلایی و قشنگت که بوسه گاه فرشته های مقرب خداست دیگه
حالم از خودم داره به هم میخوره ، دوست دارم یه جور دیگه باشم ، دوست دارم
عوض بشم ، اون طوری باشم که تو میخوای ، آقا خیلی دلم میخواد که تو بهم نگاه کنی
...ولی نمیدونم که چطور باید این کار رو بکنم ، فقط شنیدم رسم دلبری دلدادگیه ...منو
ترکم نکن پر از دردم نکن ، گرفتارم زیاد ، هستیم رفته به باد ....از تو خود تو رو میخوام
، محبتت برام بسه ،دوستت دارم ارباب باوفا،خودت میدونی کبوتر تو هستم ...خودت
میدونی رو بام تو نشستم ...خودت میدونی تو آب و دونمو دادی که من همیشه مستم،
ارباب باوفا ، یه کاری کن برام ، محتاج یک دعام ..... خودم میدونم پرونده ام سیاهه
...خودم میدونم آلوده از گناههه ...خودم میدونم باید پاکم کنی ؛ راهش فقط یه نیم نگاهه
...خودم میدونم خیلی سرت شلوغه ......خودم میدونم نوکریام دروغه ...فقط تویی آقام
/ این روز و این شبا بیا بزن صدام / عبد امام رضام یه عمره پای تو میسوزمو میسازم
ای مولا / نمیدونم خودم رو از چه زود میبازم ای مولا ؟گرفته حالمو گوشه نشینم
غصه ها دارم / غریبم بی کسم اما به تو مینازم ای مولا /نبوده کسی هم دردم چه شبها
با تو سر کردم / همین تنهایی رو عشقه که پی مشهد میگردم.
نظرات شما عزیزان: